وعده ندهیم چیزی را که به انجام آن متعهد نخواهیم ماند

اگر امروز خود را با شرایط اجتماعی متغییری مواجه می یابیم که مورد پسند و یا موافق با طبع ما نمی باشد وبا تمام توان و حساسیت تلاش می کنیم که برای بهبود آنها دست بکاری بزنیم و یا حداقل نارضایتی خود را از آنها بیان می داریم به خاطر آن است که در فرهنگ ما یک رنگی وصداقت بسیار ارزشمند محسوب می گردد وکسی دوست نمی دارد و یا حتی به خود اجازه نمی دهد که در برخورد با مردم ویا تعامل با آنها مصداق کسی باشد که سعدی بزرگوار در ارائه تصویری از آنها اینگونه فرموده است که: ترک دنیا به مردم آموزند خویشتن سیم وغله اندوزند زیرا که اگر چنین باشد دست روزگار با او بازی را راه می اندازد که بر اثر آن مردم ماهیتش را می شناسند و دیگر برای حرف و شخصیتش تره هم خورد نمی کنند.همچنین است شرایط فردی که در برخورد با مردم به صورت مکرر وعده موافقت ،همکاری و تعاون می دهد و یا حتی قول می دهد که در تمام مراحل کار و زندگی در کنارش باشد و به وقت تنگ دستی کمکش نماید ویا حداقل غمش را بخورد اما چون پای حمایت و همراهی پیش می آید و قرار می شود که دستی دراز کند و از گوشه کاری و یا بخشی از باری انرژی بدهد و حمایت بنماید خود را کنار می کشد و دوست و رفیق بیچاره را در میانه میدانی که از هر گوشه ی آن صدایی برای هماورد طلبی بلند می شود تنها و بی کس میگذارد و یا حتی بدتر از آن با تحریک ویا به قول بعضی ها او را انتراک می نماید تا کاری را به انجام برساندو یا باهم به کاری دست بزنند و چون موعد کار فرارمی رسد خود را به کناری می کشد و دستان یار و دلدار را در پوست گردو می گذارد چنین افرادی عملا مصداق روشن فرموده سعدی بزرگوار می باشند که گفت: عالمی را که گفت باشد وبس هرچه گوید نگیرد اندرکس زیرا اینان زمانی که پای عمل می رسد خود را بی خبر از آنچه اتفاق افتاده ویا قرار است که اتفاق بیافتد نشان می دهند و با چنین رفتاری شرایطی را فراهم می نمایند که در آن دیگر مریدی برایشان باقی نمی ماند و یا حتی از میان خیل انسان هایی که خود را هوادار و همراه ایشان معرفی می کردند کسی دستی نمی جنباند تا به او بگوید که دل نگران نباش صدای یاری و کمکت را شنیدم و با تمام توان به یاریت می آیم اما اگر همه ما که از وضعیت اجتماعی خود ورفتار هایی که با ما می شود به فغان آمده ایم ودوست می داریم که در تمام شریطی که در آن قرار می گیریم برخوردی توام با صفا وصمیمیت وصداقت و یکرنگی با ما صورت پذیرد مناسب آن است که خودمان با قاضی قراردادن وجدانمان با مردمی که دست یاری به سوی ما دراز نموده اند وهمین افرادند که باید بوقت سختی به یاری ما بیایند یکرنگ ویک دل گردیم و با عمل نمودن به آنچه که وعده اش را داه ایم ویا نشان دادن صداقت در آنچه که انجام آن را از دیگران انتظار داریم مصداقی شویم بر این فرموده سعدی بزرگوار که فرمود: عالم آن کس بود که بد نکند نه بگوید به خلق و خود نکند زیرا تنها در این صورت است که مردم با ما سنگ را بدرستی در ترازو می گذارند و با اعتماد نمودن به آنچه که وعده آن داده شده است به کمک ما می آیند تا با برطرف نمودن موانعی که در راه است ومی تواند سرعت حرکت ما را بگیرد و یا برای رد شدن از خود هزینه هایی را متوجه ما کند راه همواری را ایجاد کنند که راهی شدن در آن و بدست آوردن نیایج مطلوب در آن می تواند سند افتخاری باشد که تاسی به آن راهگشا گردد وبا ازبین بردن نابه هنجاری های موجود صحن علنی جامعه را مزین به ریاحین و مرغزارانی آراسته به زیبایی و پیراسته از پلشتی بنماید تا همه کسانی که در آن رحل اقامت می اندازند به باهم بودن و برای هم زیستن مطمئن باشند و از آن لذت ببرند.
گزارش تخلف
بعدی