حقوق شهروندی(مقدمه)
حقوق شهروندی (مقدمه)
بدون اغراق انسان تنها موجودی است که با دریافت مفهوم روشنی از حیات تلاش می کند که با مبارزه با هر عاملی که می تواند این درک و یا بر داشت را محدود کند ویا از بین ببرد آن را به حقی برای خود تبدیل نماید تا از این طریق بتواندبه کیفی نمودن آن اقدام نموده وبا تعیین محدوده برای خویش وآزادی که درآن برای فعالیت های خود تفسیر می نماید از بودن و زیستن لذت ببردپس می توان مهمترین حقوق انسانی در زندگی اجتماعی را بر خورداری از امکان زنده بودن ، داشتن اختیار و حق مبارزه با عوامل تهدید کننده حیات و سلامت او،دست یابی به امکانات و فرصت های مورد نیاز برای کیفی نمودن موجودیت خویش،داشتن محدوده های کاملا شخصی و گروهی تعریف شده ،برخورداری از آزادی درآنچه که دوست دارد از آن برخوردار باشدودر نهایت دست زدن به فعالیت هایی که می تواند برای او لذت بخش باشد دانست واز آنجا که او به تنهایی نمی تواند این حقوق را با اتکاء به ظرفیت و توانایی های خود فراهم آورد به دولتی نیازمند است که با تجمیع تمام منابع ، فرصت های موجود وبه تدبیرگردانیدن تلفیق آنها با یکدیگر این نیاز مندی های انسانی را سامان دهدویا به عبارتی می توان اینگونه نتیجه گرفت که هر کجا موضوع بحث در رابطه با حقوق شهروندی مطرح می گردد ویا موجودیتی به نام شهروند قد راست می کند تا با بیان نیازمندی های خود جامعه را مجاب به تامین آنها بکند دولتی وجود دارد و یا باید وجود داشته باشد تا خود را با مشارکت درتلاش برای تدبیر امور فردی و اجتماعی آن هم با استفاده از توان و ظرفیت تمام شهروندان مطرح کند وبرای در اختیار گرفتن قدرت تصمیم گیری درپرداختن به مطالبات واقعی و اولویت بندی شده مردم صلاحیت های خود را به منصه ظهور برساند که باتوجه به تفسیر های ارائه شده از حقوق شهروندی و ظایف و انتظارات از دولت می توان این نکته را به حقوق شهروندی مردم اضافه نمود که هر شهروندی در کار مطالبات حقه ای که دارد و دولت موظف به تامین و تدارک آنهاست حق بزرگتری را برای خودمحفوظ می داند که آن همانا برخورداری از دولتی آشنا به زمان و قادر در تامین حقوق شهروندان خود است که این حق با تلاش جامعه و انجام هزینه های گوناگون در مسیر نهادسازی های سیاسی و اجتماعی امکان پذیر می گرددزیرا که تامین حقوق مردم شرایطی را فراهم می کند که در آن هر شهروندی می تواندبا ایجاد حس تعلق خاطرواطمینان به این که مدیریت و هدایت برنامه ها توسط دولت به رفاه و آسایش آنها منتهی می گردد برای موفقیت های دولت تلاش نماید و از طریق هماهنگی با مدیران دولتی و کسانی که با برخورداری از حق تصمیم گیری قدرت مدیریت جامعه را در اختیار دارند برای دست یابی به توسعه و افزایش نرخ برخورداری عمومی فعالیت های خود را سامان دهی نماید اما اگر دولتی که موظف است با به تدبیر در آوردن امور مدیریتی جامعه مصونیت و امنیتی را برای ملت خود ایجاد کندکه درزیر بلیط آن شهروندان بدون هراس از عوامل محدود کننده حقوق مسلم خود برای لذت بردن از زندگی و فعالیت نمودن در راستای تعالی موقعیت خود وجامعه فعالیت با برنامه داشته باشند نتواند و یا به خاطر گرفتارآمدن درمناسباتی که آن را از پرداختن به منافع و مصالح عمومی دور می دارد به وظایف خود جامه عمل بپوشاندمسلم است که نه تنها بزرگترین حق شهروندان که دسترسی به دولت هدفمند و با برنامه می باشد تامین نخواهد گردیدبلکه به خاطر در هم فرو ریختن شیرازه امور و از هم گسستن نظم اجتماعی منابع و فرصت هایی که باید در ایجادزیر ساخت های تامین حقوق عمومی مردم بکار گرفته شود در انحصار تعداد معدودی از شهروندان واقع خواهد شد و با تامین منابع کافی برای آنان و محروم ماندن دیگران فرصت های فراهم آمده برای معدودی از شهروندان موجبات محرومیت بیشتربرای آنان که نتوانسته اند تا با برخورداری از حقوق استعدادهای خود را پرورش دهند را ایجاد خواهد کرد پس با اضافه نمودن این حق که باید امکان پرورش استعدادها برای عموم مردم مهیا شود می توان گفت که حقوق شهروندی طیف وسیعی از تعاریف را شامل می شود که تحقق هریک از آنها می تواند موجبات تعالی مادی و معنوی فرد وجامعه را فراهم آورد و مغفول ماندن آنها می تواند موجبات تنگی در اموری را فراهم آورد که با بود و نبود مردم و دولت در ارتباط است زیرا مردمی که تشکیل دهنده جامعه ای می باشند که تولیت برآن را دولت مردان افتخاری برای خود می دانندتا زمانی میسر خواهد بود که در آن تک تک احاد ملت بدانند که می توانند با حمایت های دولت به خواسته های خود برسند و یا ثمره تمام تلاش ها از طریق فعالیت های دولت در جهت تامین عدالت در استفاده از امکانات و فرصت ها بکار گرفته خواهد شد زیرا با چنین برداشتی مردم با گستراندن مطالبات خود از دولت مدیریتی را مطالبه می کنند که تامین کننده راه توفیق ورفاه آنان خواهد بود وگرنه آنجا که مردم دولت را تافته ای جدا بافته از درک و تلاش برای تامین حقوق خود بدانند اگربه مخالف با دولت نپردازند و یا به کار شکنی رسمی و علنی در فعالیت های دولت نپردازند با از دست دادن انگیزه دل بکار و فعالیت نخواهند داد ودر نتیجه با افزایش هزینه ها و طول مدت اتمام پروژه ها در عمل دست دولت در پوست گردو خواهد رفت وبا کند شدن فرایند تولید موقعیت و امکانات نه تنها مردم بلکه دولت هم در مضیقه گرفتارخواهد شد و توان خود را برای رقابت با دیگر دولت ها در برخورداری از امکانات و فرصت های بهینه جهانی از دست خواهد داد و با ضعف چشم طمع دشمنان را متوجه خودخواهد ساخت.